نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(439)

 ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت پنجـاهـــم )

 نشـان مهـربــانی 

 

( جزء دوم صفحه 23)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ

152 ـ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُواْ لِی وَ لاَ تَکْفُرُونِ

پس مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم ، و مرا سپاس دارید ،

 و در من ناسپاس نباشید ، و کفران نعمت نکنید .

 

این است یاد دوست مهربان ،

آسایش دل و غذای جان ،

یاد او گوی است و اُنسش چوگان ،

گل او سوز و شناسائی بوستان ،

این نه یاد زبان است که تو دانی ،

که آن در درون جان است ،

روزگاری بر بویزید گذشت که

ذکر زبانی کمتر کردی ،

چون او را پرسیدند گفت :

عجب دارم از این یـــاد زبــــان ،

عجب تر از این که او بیگانه است !

بیگانه چه کنــــد در میــــان ؟

که یــــاد او است خود در میـــان جـــان .

در قصه عشق تو ، بسی مشکل هاست

من با تو به هم ، میان ما منزل هاست !

خداوندا ؛

یادت چون کنم که خود در یادی ،

و بنده را از فراموشی فریادی !

خداوندا ؛

هر که در رسید غمان وی برسید !

نیازمند تر از ذاکران در دو گیتی کیست ؟

و بنده را بهتر از شادی تــــــو چیست ؟

 

  

ای جوانمرد ؛

تـــــو خود تا یاد خودی وی را چه شناسی ؟

سفـــر ناکـــرده منــــزل چه دانی ؟

دوست ندیده و نشناخته از نشان او چه خبر داری ؟

معبــود خودی و عابــد خویشتنی

زیرا که برای خـود کنی هرچه کنی !

اگر به جان خطر کنی با خطر شوی !

وگر روزی به کوی حقیقت گذر کنی ،

آن بینی که هیچ چشمی ندیده !

و هیچ گوشی نشنیده !

و به خاطر هیچ آدمی خطور نکرده !

 

یک بار به کـوی او گــذر باید کرد

در صنــع لطیـف او نظـر باید کرد

خواهان گلی به جان خطـر باید کرد

دل را زوصــال او خبــر باید کرد

بنــده ی مـــن ؛

نشان مهربانی مـــــــا آن است که :

نخست مـــــــا تــــو را یاد کردیم !

سپس تــــو مـــــــا را یاد کردی !

نخست من تــــو را خواستــــم !

پس از آن تــــو مـــــــا را خواستی !

تو را باشد هم از مــن روشنائی

بسی گردی و پس هم با من بیائی

 

وَ اشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ

 

شکر گاهی بر دیـــدار نعمت است ،

و گاهی بر دیـــدار نعمت بخش ،

و بر مشاهده ذات او ،

این شکــــــــرِ اهــــلِ نهــایت است ،

و آن شکــــر اهــــلِ بدایت ،

خداوند چون بدانست که

بیشتر بندگان یارائی سپاس ندارند ،

کار بر ایشان آسان کرد ،

و مهین شکر از ایشان فرو نهاد ،

و نگفت مرا شکر گزار باشید ،

بلکه گفت : شکر نعمت بجای آرید ،

 و حق آن را بشناسید ،

آن گاه از شناخت حق من ،

و مشاهده ذات من نومید شوید !

که آن نــه کار آب و گِل است !

و نـــه حدیــــث جـــــان و دل !

تا که از دون همتی ما منزل اندر جان کنیم

رخت بربندیم از جان قصد آن جانان کنیم

 

  

اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد

خداوند آن روز را آن قدر طولانی می کند

تا قائم آل محمد (عج) ظهور فرماید

 

برای نجات بشریت از همه رنج ها و سختی ها

و ایجـاد جامعـه نمـونـه بشـــری

و تبدیل جهان به مدینــه فاضلـه

و تشکیل حکومت واحد جهانی

قطعـاً و مسلّمــا ً

 



موضوع :